نسلهای جدید به سرعت درحال تبدیل شدن به مصرف کننده هستند و بازار، به تناسب آن درحال تغییر است و از یک اقتصاد مبتنیبر معامله به یک اقتصاد مبتنیبر مشارکت تبدیل میشود و در چنین بازار شلوغ و پر از اطلاعاتی، مردم بیش از هرچیزی میخواهند با کسب و کارتان ارتباط برقرار کرده، تا بتوانند به برندینگ شما اعتماد کنند. همانطور که بازار تغییر میکند، تفکر ما نیز باید تغییر کند و از تفکر تاکتیکی به تفکر برندینگ تبدیل شود. تفکر تاکتیکی باعث ایجاد یک برند نمیشود و ممکن است شما را به یک چرخه ثابت محدود کند و کسب و کار و برندینگ شما را قبل از آن که به مرحلههای مهم خودش بشود از بین ببرد.
برندینگ چیست؟
به طور کلی اگر بخواهیم معنای برندینگ را بیان کنیم میتوانیم جان بخشیدن به یک نام را بگوییم. به آن نام معنا بدهیم. بدین صورت آن نام میتواند برای کسب و کار ما درآمدزایی کند. پس بسیار مهم است که ما چگونه برندینگ خود را انجام دهیم. ما در دنیایی زندگی میکنیم که هزاران هزار برند وجود دارند و همواره تعدادشان در حال افزایش است. شما باید برای تمایز برند خود و شناساندن برندینگ خود به مشتریان، از راههایی مانند برندینگ آنلاین، برندینگ شخصی، برندینگ کشوری و … و استفاده کنید.
حال باید چه کنید که کسب و کار شما جزو این انتخاب ها باشد؟
1- نیروی رقابت در کنار نیروی خدمات انبوه و محصولات انبوه، برندینگ را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
2- پیش از برسی اجمالی و گام به گام از روند برندینگ ابتدا لازم است تفکر برندینگ در کسب و کار شما شکل بگیرد.
مطلب پیشنهادی: فرآیند برندینگ خود را از همین امروز آغاز کنید
چگونه تفکر برندینگ داشته باشیم؟
برند شما وعده شما به مشتری است و به آنها میگوید که میتوانند چه چیزی از محصولات و خدمات شما انتظار داشته باشند. باید بدانید اعتمادسازی برندینگ شما نیز در همین مرحله آغاز میشود ومیتواند مشتریان بسیاری را به وجود بیاورد یا باعث ریزش مشتریان اولیه نیز بشود.
برندینگ هویت کسب و کار شماست
برند شما به سوالاتی مانند سوالات زیر به مشتری خود توضیحی قانع کننده بدهد.
- رسالت کسب و کار شما چیست؟
- آیا با تجربه یا قابل اعتماد هستید؟
- آیا محصول یا خدمات شما با ارزش است؟
- مزایا و ویژگیهای محصولات یا خدمات شما چیست؟
- مشتریان درباره شما چه فکری میکنند؟
بنابراین برای ایجاد تغییر باید از درون شروع کنید و به برون حرکت کنید. پاسخ دادن به این سوالات، شما را به سوی تفکر برندینگ سوق میدهد و باعث میشود قدمهای خود را صحیحتر بردارید تا باعث ریزش مخاطب و مشتری خود نشوید.
نقش مشتریان در برندینگ
درباره نیازها، عادتها و خواستههای مشتریان فعلی و آینده خود تحقیق کنید و به آنچه فکر میکنید اعتماد نکنید، بلکه بفهمید آنها چه فکر میکنند، بهترین روش این است که مانند مشتری فکر کنید.
شما نمیتوانید همه چیز برای همه مردم باشید، بنابراین باید منطقی فکر کنید و بر اساس نقاط قوت و اینکه چه کسی هستید، مشتری، بازار هدف و کسانی که به شما احتیاج دارند را مشخص کنید.
برای اینکار شما نیاز به طراحی پرسونای مخاطب دارید. پرسونای مخاطب باعث خواهد شاهد که مشتریان خود را بهتر بشناسید و این شنخت باعث خواهد شد که محصولات بهتری را عرضه کرده و یا در زمینه برندینگ بدانید با چه نوع مشتریهایی روبرو هستید. در مقالههای بعدی به پرسونای مخاطب خواهیم پرداخت اما اگر بخواهیم به طور خلاصه به آن بپردازیم تعریف زیر را خواهیم داشت:
ساختن مدلهای فرضی با اخلاق و رفتارهای مشتریان بالقوه که اینکار میتواند ابتدایی و با اطلاعات اندک باشد یا عمیق و با اطلاعات فراوان باشد
وقتی برند خود را تعریف کردیم چگونه آن ارائه دهیم؟
برندینگ چیزیست که وقتی مصرفکنندگان در مورد یک محصول یا خدمات خاص فکر میکنند به یاد آنها میافتند. برندینگ میتواند از چیزهای زیادی سرچشمه بگیرد، مانند: نام تجاری، طرح، لگو، شعار و…
همه ما نام و مشخصاتی داریم که به وسیله آنها دیگران میتوانند ما را شناسایی کنند و بشناسند. نام و آرم شما به همین اندازه مهم است و همین نقش را برای کسب و کار شما دارد.
یک لوگوی عالی طراحی کنید و شعاری برای برند خود بنویسد، جملهای بیاد ماندنی معنیدار و مختصر که جوهره کسب و کار شما را در خود داشته باشد و آنها را با نام تجاری خود ادغام کنید. توجه داشته باشید که نام، طراحی و شعار شما باید به یکدیگر پیوسته و کاملا با خدمات، محصولات و هویت شما که در گام قبل آنها را تعریف کردید مرتبط باشد، کلمات، فونتها، شکلها، رنگها و سایر ویژگیهای آنها هماهنگ باشد و مشتری بتواند ضمن دیدن برند شما به طرق مختلف، آن را تشخیص دهد.
نکته دیگر آنکه، با خود صادق باشید. اگر وعدهای که برند شما به مشتریان داده است عملی نشود برند شما بی آبرو خواهد شد.
نام تجاری شما، یکی از ستون های اساسی هویت برند شماست.
یک نام، طراحی و شعار مناسب، برای برند شما اقتدار ایجاد میکند، مشتریانتان را به شما وفادار میسازد و سود شما را افزایش میدهد.
اگر ایده ای در این مورد ندارید میتوانید درمورد آن مشاوره تخصصی دریافت کنید. تیم میز در این باره میتواند به شما کمک کند.
مطلب پیشنهادی: تفاوتها و اشتراکات هویت بصری و برندینگ
چشم انداز
دید شما موفقیت شماست، زیرا میتواند به موقعیت فعلی و آینده شما مرتبط باشد، بنابراین همیشه تفکری آیندهنگر و پویا داشته باشید. در زیر به چند نمونه از این چشماندازهای برندینگ اشاره میکنیم.
1- در استفاده از نوآوری ها همیشه پیشرو باشید.
سعی کنید همیشه اخبار به روز را دنبال کنید. زیرا هرروز خبری تازه راجع به کسب و کارها وجود دارد و غفلت شما شاید باعث آسیبی جبران ناپذیر به برندتان بشود.
2- استراتژی بچینید که روز به روز، ارتباط شما و مشتریان را قویتر کند.
بزرگترین کمک شرکتهای رسانههای اجتماعی و دیجیتال به کسب و کارها، در اختیار قرار دادن وسیلهای برای دسترسی قابل اعتماد به کل مشتریان و بالعکس است و میتواند در سطح خرد و کلان ماهیت برندینگ شما را بسیار موثر جلوه دهد.
3- تلاش کنید کیفیت محصولات و خدمات خود را به مرور بالا ببرید.
کیفیت، تفاوت محصول و خدمات شما برگ برندهای برای مبارزه با رقبای شماست. کیفیت به شما کمک میکند تا در مقابل رقبا ایستادگی کنید.
4- خود را در قلب و ذهن مردم جای دهید.
گاهی اوقات ما میبینیم که در برخی محصولات اغلب مردم نام برند را به جای نام محصول میشناسند و بهترین جنس برای آنها همان برندی است که مدام نامش را میگویند. در این مرحله شما برندینگ خود را به خوبی در ذهن مخاطب نشاندهاید.
تفکر برندینگ به ما کمک میکند تا به مشتریان خود گوش فرا دهیم، روی نقاط قوت و ضعف خود تمرکز کنیم و پتانسیلهای پنهان کسب و کار خود را آشکار کنیم. در بعضی مواقع ما مشتریانی را داریم که نیازهای یکسانی دارند و شما میتوانید با ارائهی یک خدمت نو اعتماد بیشتری را در دل آنها ایجاد کنید و شاید حتی اینکار شما، به افزایش سود برندینگ نیز کمک کند. برند ما ارزش های اصلی ما را منعکس میکند و ویژگیهای اساسی، عاطفی و معنوی کسب و کار ما را به بازار ارائه میدهد و موجب میشود تا جایگاهی عمیق در ذهن و قلب مشتری بیابد.
در این مسیر تیم میز، روانشناس برند شما خواهد بود و شما را در برندینگ کسب و کار خود همراهی خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید