تبلیغات و بازاریابی یکی از مهم‌ترین بخش‌های فعالیتی هر شرکت می‌باشد. با داشتن فعالیتی مناسب در این بخش امکان توسعه جایگاه برندمان و جلب نظر مشتریان نیز بیشتر می‌شود. از این رو بازاریابان حرفه‌ای همیشه دنبال خلق تبلیغات موفق هستند. دنیای تبلیغات تحت سلطه جزئیات می‌باشد و به موفقیت رسیدن یک کمپین بازاریابی بستگی به میزان دقت طراح آن به نکات ریز و جزئی دارد.
از نظر بازاریابان، مشتریان امروزی بیش از هر زمان علاقه‌مند هستند تا در مورد جزئیات محصول همه چیز را بدانند، بنابراین برای به موفقیت رسیدن برندمان لازم است در تبلیغات محصول به جزئیات توجه بیشتری داشته باشیم. به منظور موفقیت در زمینه فروش محصولات برندمان باید به پرسش های مختلفی پاسخ دهیم:
- محصول ما چه امکاناتی را برای مشتریان فراهم می‌کند؟
- کدام یک از مشکلات مشتریان با آن رفع خواهد شد؟
پاسخگویی به این دو پرسش به منظور دستیابی به چشماندازی مناسب برای طراحی تبلیغ مناسب ضروری خواهد بود.
تبلیغات ما تا زمانی که امکانات و مزیت‌های محصولات‌مان را به درستی به زبان مشتریان‌مان ترجمه نکنیم، مورد پسند آنها قرار نخواهد گرفت
دقت بیش از اندازه به جزئیات دردسرهایی را برای بازاریاب‌ها به همراه دارد. گاهی اوقات این امر موجب آنچه در بازاریابی تحت عنوان «مزیت‌های جعلی» شناخته می‌شود، خواهد شد.
مطلب پیشنهادی: اصول تبلیغ نویسی فروش محور
اما منظور از مزیت‌های جعلی چیست؟ مزیت‌های جعلی تمرکز بازاریاب‌ها روی مزیت‌هایی از محصول است که مورد توجه مشتریان نیست. به این ترتیب اگرچه در محتوای تبلیغاتی‌مان بر روی ویژگی‌های موردنظر تمرکز داریم، اما در عمل به دلیل بیعلاقگی مشتریان به آن ویژگی‌ها در جلب نظرشان ناموفق خواهیم ماند.
اهمیت امکانات محصول در طراحی تبلیغات
امکانات یک محصول بیانگر ویژگی‌های منحصر به فرد آن و نحوه پاسخگویی ما به مشتریان است. زمانی تبلیغات ما موفق است که مزیت‌های محصول ما به طور کامل هماهنگ با انتظارات و سلیغه مشتریان باشد. در حقیقت، ماموریت اصلی ما در اینجا ترجمه امکانات محصول‌مان به مزیت‌های قابل درک و مورد انتظار مشتریان است.
در تبلیغات معمولا برندها بر روی نیاز مشتریان تمرکز دارند، با این حال در شیوه مدرن تبلیغاتی به جای نیاز مشتریان باید بر روی خواسته‌های آنها تمرکز کنیم. به این ترتیب امکان دستیابی به نتایج به مراتب بهتر وجود خواهد داشت.
مشتریان همیشه به دنبال رفع نیازهایشان هستند اما آنچه برندها به منظور فروش باید تلاش بیشتری از خود نشان دهند، محصولاتی است که مشتریان می‌خواهند. در اینجا دیگر بحث نیاز در میان نیست.
به عنوان مثال: ما همیشه علاقه‌مند به خرید محصولات مورد علاقه‌مان به جای آنچه نیاز داریم، هستیم. درست به همین خاطر مردم بسیار راحت‌تر تلویزیون‌های آخرین مدل می‌خرند. بر عکس، اغلب ما در زمینه ثبت نام برای بیمه عمر کمترین علاقه را از خود نشان می‌دهیم.
هنگامی که ما در تلاش برای تبدیل امکانات محصول‌مان به مزیت مورد نظر مشتریان هستیم، باید از الگوی خواست مشتریان به جای تمرکز بر روی نیازشان پیروی کنیم. در غیر این صورت ممکن است کمپیتن تبلیغاتی ما دچار مشکل شود.
در اغلب موارد خواسته‌های مشتریان از طریق روندهای احساسی بسیار بهتر بهتر تحریک می‌شود. به همین دلیل نیز اغلب تبلیغات موفق بر روی جنبه احساسی کار تمرکز دارند. همچنین پایبندی به ارزش‌های محترمی نظیر عدالت، حفاظت از محیط زیست و رعایت حقوق مشتریان همیشه تاثیر مطلوبی بر روی مشتریان خواهد داشت.
منبع: بلاگ میز
دیدگاهتان را بنویسید