همهی ما بارها کلمهی مارکتینگ یا بازاریابی را شنیدهایم. امکان ندارد در زمینهی کسب و کار صحبت شود و کلمهی مارکتینگ یا بازاریابی در گفت و گوها استفاده نشود. با وجود این شاید برای خیلی از ما این سوال پیش بیاید که اصلن مفهوم و توضیح دقیق مارکتینگ یا بازاریابی چیست و انواع روشهای بازاریابی و بهترین روش یا روشهای بازاریابی برای ما کدام است؟ در این مقاله ابتدا به توضیح مارکتینگ یا بازاریابی میپردازیم و سپس به سراغ توضیح انواع روشهای بازاریابی میرویم. پس از خواندن این مقاله، شما علاوه بر آشنا شدن با مارکتینگ یا بازاریابی و انواع آن، میتوانید بفهمید که کدام یک از روشهای بازاریابی برای شما مناسبتر است. همچنین با خواندن این مقاله از بلاگ میز میفهمید که در هنگام بازاریابی از چه اشتباهاتی باید اجتناب کنید. پس با ما همراه باشید.
مارکتینگ یا بازاریابی چیست؟
دربارهی این موضوع تعاریف زیادی ارایه شده، اما بهطور خلاصه اگر بخواهیم آنرا طوری توضیح دهیم که مفهوم را بهطور کامل برساند، باید بگوییم مارکتینگ یا بازاریابی از هر نوعی که باشدئ (چه بازاریابی نوین مثل بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ، چه بازاریابی سنتی و غیره) در حقیقت توضیحی است که به مخاطب ارایه میدهیم تا بگوییم که محصول عالی ما چه اهمیتی دارد، چه نیازی از مخاطب را رفع میکند و چرا مردم باید آنرا خریداری کنند. درواقع مخاطب با خرید آن محصول یا خدمت، صاحب چه امتیازی میشود که بدون آن از داشتن این امتیاز محروم میماند!
مارکتینگ یا بازاریابی، فرآیند درک مشتریان و ایجاد و حفظ روابط با آنها است و صرف نظر از اینکه در چه مقیاسی صورت گیرد، کلید موفقیت یک سازمان یا کسب و کار است. در مارکتینگ یا بازاریابی ما باید مشتری خود را بشناسیم و درک کنیم که آیا محصول و خدمات ما، مورد نیاز او هست یا خیر؟
ذکر این نکته نیز ضروری است که هدف اصلی مارکتینگ یا بازاریابی ارتقاء کسب و کار است و باعث میشود تا محصول ما در مقیاس بسیار بزرگتر به فروش برسد. در این پروسه، با بخش بندی بازار، بهترین بازارها را برای ارایهی محصولات خود، انتخاب میکنیم.
اشتباهات رایج در مارکتینگ یا بازاریابی:
برداشت بسیاری از افراد از مارکتینگ یا بازاریابی، زیاد صحبت کردن و تعریف و تمجید صرف، از محصول یا خدمت مورد نظر است. برای عدهی دیگری نیز، یادآور صحبتهای اپراتورهای تلفن و یا افرادی که کیف بهدست بههمراه محصول روانهی بازار میشوند و از فروشگاهی به فروشگاه دیگر میروند تا محصولی را تبلیغ کنند است. در حالیکه همهی اینها برداشتهایی اشتباه هستند.
مارکتینگ یا بازاریابی را میتوان یک نوع هنر دانست. هنر گفتگو، ایجاد ارتباط و همدلی. در حقیقت بهجای اینکه بخواهیم با مداوم حرف زدن و تعریف و تمجید از محصول و خدمات خود و به نوعی اجبار دیگران به خرید از خود، مخاطب را خسته و گاه دلزده کنیم (طوریکه وقتی فروشندگان ما را میبینند، با دو پای قرض کرده فرار کنند!)، باید با رسیدن به درک روانشناختی عمیقی از نیازهای مشتری، به فروش و ارایهی محصولات خود به او بپردازیم.
برای مثال فروشندگان حرفهای بازاریابی خود را با این جمله به پایان میرسانند: چرا کالا را نمیخرید؟ در اینجا مشتری پاسخی به این سوال میدهد که فروشنده بر اساس آن میتواند راهکاری به مشتری خود ارایه دهد تا شانس فروش افزایش یابد. مثلن مشتری میگوید کالا یا خدمات برایش گران است و فروشنده در جواب میگوید که او میتواند هزینهی کالا یا خدمات را در چند قسط بپردازد و بهاین ترتیب شانس فروش تا حد زیادی بالا میرود.
در فرآیند مارکتینگ یا بازاریابی باید دانست که محصول یا خدمات ما چه نیازی از مشتری را رفع میکند و چهطور زندگی را برای او، آسانتر میکند و سپس دربارهی همان مزایا صحبت کنیم. در حقیقت بازاریابی یک گفتگو و مکالمه است بین دو نفری که بهخوبی یکدیگر را نمیشناسند و یک طرف میخواهد نیازهای طرف مقابل را رفع کند. اگر مکالمه بهخوبی صورت گیرد، میتوان نیازهای مشتری را پیدا و درک کرد و به او نشان داد که چگونه با استفاده از محصول یا خدمات ما، میتواند به رفع نیازش بپردازد.
در حقیقت در مارکتینگ یا بازاریابی ، صرفا بهدنبال تبلیغ محصول یا خدمات خود نیستیم، بلکه میخواهیم دربارهی اینکه محصول یا خدمات ما، چگونه به بهبود کیفیت زندگی دیگران کمک میکند و چه مزایایی دارد که آنرا از محصول یا خدمات دیگران متمایز میکند، صحبت کنیم. مشتری باید بداند با خرید از خدمات یا محصول ما، چه امتیازات اساسی به زندگی او اضافه میشود.
همچنین باید دانست که مارکتینگ یک علم گسترده است و ابزار آن تنها یک تلفن ساده یا بهدست گرفتن محصول و روانهی بازار شدن نیست. ابزار آن بسته به نوع بازاریابی از بیلبوردهای تبلیغاتی و مطبوعات گرفته تا سایتها و حسابهای شبکههای اجتماعی، میتواند متفاوت باشد.
از جمله کارهای مهمی که باید در فرآیند مارکتینگ یا بازاریابی انجام دهیم، ایجاد اعتماد در مشتریها است. مشتری اگر نتواند به ما اعتماد کند، هر چهقدر هم که محصول یا خدمات ما بینظیر باشد، به سمت آن نمیرود. برای مثال اگر بخواهیم صرفا از محصول خود تعریف کنیم و بگوییم که چهقدر بینقص هستیم، این اعتماد مشتریان را از بین میبرد، چرا که در مخاطب این احساس بهوجود میآید که ما یک از خودراضی هستیم که میخواهد بگوید خیلی کامل و بینقص است.
در مارکتینگ یا بازاریابی هدف ما باید این باشد که در ذهن مخاطب حک شویم، آن هم به شکل مثبت. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، شانس بیشتری برای حفظ و افزایش مشتری و در پی آن افزایش فروش خواهیم داشت. به اینصورت که اگر یک مشتری، از محصول یا خدمات ما راضی باشد، با خود مشتریان دیگری برای ما میآورد (این مورد، همان بازاریابی دهان به دهان است که در همین مقاله به توضیح آن خواهیم پرداخت).
بهخاطر داشته باشید که مارکتینگ یا بازاریابی یک فرآیند مستمر است و اگر در ابتدای راه خوب پیش رفتیم، نباید بعد از اینکه کسب و کارمان رشد کرد، آن را فراموش کنیم. بلکه همواره باید به شکلی عالی آن را پیش ببریم. برای مثال بسیاری از محصولات غذایی را میبینیم که با اینکه بسیار موفق و شناخته شده هستند و سالها از فعالیت موفقیت آمیزشان میگذرد، همچنان به تبلیغات خود (آن هم با بهروزترین کیفیت) ادامه میدهند و حتی روش های بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ را هم استفاده میکنند.
تا اینجا به تفصیل با مارکتینگ یا بازاریابی آشنا شدیم. در ادامه شما را با انواع روش های بازاریابی آشنا خواهیم کرد. پس از آشنایی با این روشها میتوانید بهترین روش بازاریابی برای کسب و کار خود را انتخاب کنید. پس در ادامه همراه میز باشید.
انواع روشهای بازاریابی
اما انواع روش های مارکتینگ یا بازاریابی چیست؟ در این قسمت ابتدا ده روش از روش های بازاریابی را توضیح میدهیم و سپس چند نمونهی دیگر از روش های بازاریابی را بهصورت خلاصه بیان میکنیم.
1- بازاریابی سببی (Cause Marketing):
در این روش، بازاریاب سعی میکند علتی که مشتریها و شرکت ارایه دهندهی محصول یا خدمات به آن اهمیت میدهند را پیدا کند. استفاده از این روش بازاریابی نیازمند این است که بازاریاب موضوعات مهم برای شرکت ارایه دهندهی محصول یا خدمات را بداند.
2- بازاریابی محیطی (Close Range Marketing):
این نوع بازاریابی که بازاریابی در محدودهی نزدیک نیز نامیده میشود، برای ارتباط میان بازاریاب و مشتریان در محیطهای کوچک و نزدیک پایه گذاری شده است. در این نوع بازاریابی، ارسال تبلیغات برای مشتریها از طریق بلوتوث یا نرمافزارهایی مانند زاپیا یا شیرایت (share it) انجام میشود.
3- بازاریابی با عرضهی محدود محصول (Scarcity Marketing):
این روش در بین سایر روش های بازاریابی شاید کمی موذیانه بهنظر برسد. در این روش، شرکتها برای افزایش قیمت و فروش راحت محصول خود، تعداد کمی از محصول خود را تولید و عرضه میکنند. خریداران نیز بهعلت کمیاب بودن این محصولات، با سرعت و رقابت بیشتری با یکدیگر، آن محصول را میخرند، چرا که داشتن آنرا یک امتیاز خاص برای خود میدانند. مثال معروف آن خودروی رولز رویس است.
4- بازاریابی رابطهای (Relationship Marketing):
در این روش، شرکتها تلاش میکنند تا مخاطبانشان، آنها را بیشتر دوست داشته باشند. که البته همین امر باعث میشود تا مشتریان، مبالغ بیشتری را برای خرید از آنها صرف کنند و کشش بیشتری نسبت به محصولات این شرکتها داشته باشند.
5- بازاریابی معاملاتی (Transactional Marketing):
تمرکز این روش تنها بر فروش محصولات است. این روش بیشتر در خرده فروشیهای بزرگ و حراجیها کاربرد دارد.
6- بازاریابی دهان به دهان (Mouth Marketing):
در این روش که قبلن اشارهی مختصری به آن شد، مشتریها بدون اینکه از آنها درخواست شده باشد، به تبلیغ محصول میپردازند. بهاین صورت که داستان خریدشان از یک برند را برای هم نقل میکنند و غیرمستقیم یکدیگر را به خرید از آن محصول ترغیب میکنند. میتوان گفت این روش، بهترین روش بازاریابی است، چرا که بهدلیل اینکه توسط خود مشتریان و بدون اینکه از آنها خواسته شده باشد انجام میشود، به آن برند اعتبار بالایی میبخشد.
7- بازاریابی ویروسی (Viral Marketing):
در این روش بازاریابی تلاش بر گستردگی هرچه بیشتر تبلیغات است. علاقهمندان محصولات این شرکتها، تبلیغات آنها را بهصورت رایگان در شبکههای اجتماعی، دست به دست میکنند. از آنجایی که این نوع تبلیغات مانند یک ویروس در شبکههای اجتماعی پخش میشود، به آن بازاریابی ویروسی یا وایرال میگویند. البته چنین روشی فقط برای برندهای مطرح و شناخته شده میتواند سودمند باشد و برای آنها که شناخته شده نیستند، هزینههای بالایی در پی خواهد داشت و توصیه نمیشود.
8- بازاریابی بر حسب تنوع (Diversity Marketing):
در این روش بازاریابی باید مسایلی از قبیل جنسیت، سلیقه، فرهنگ و انتظاراتی که مردم یک منطقه از یک محصول دارند، در نظر گرفته شود. برای مثال اگر بخواهیم یک محصول را در دو کشور یا دو فرهنگ مختلف به فروش برسانیم، باید بدانیم که برای هرکدام از آنها چه چیزهایی ارزش است و سپس در هر منطقه بر آن ارزشها اشاره و تاکید داشت.
9- بازاریابی انبوه (Mass Marketing):
این نوع بازاریابی برای شرکتهایی که میخواهند محصولات خود را بهصورت انبوه در سراسر دنیا به فروش برسانند مناسب است.
10- بازاریابی آنلاین (Online Marketing):
در این نوع بازاریابی میتوان از تمام روش های بازاریابی که تا الان ذکر شد، استفاده کرد. بازاریابی آنلاین همانطور که از اسمش هویداست، برپایهی اینترنت بنا شده است و شامل انواع مختلفی از قبیل ایجاد سایت، حسابهای شبکههای اجتماعی، تبلیغات کلیکی و ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی میشود. این روش بازاریابی این روزها بسیار رایج شده است و برخی برندها و کسب و کارها، حتی اگر از شیوههای سنتی بازاریابی استفاده نکنند، حتمن از روش های بازاریابی آنلاین استفاده میکنند.
بسیار خب، تا اینجا با انواع روشهای بازاریابی به تفصیل آشنا شدیم. اما روشهای بازاریابی انواع دیگری نیز دارد که در ادامه به صورت خلاصه و تیتروار آنها را ذکر میکنیم.
سایر انواع روش های بازاریابی شامل:
- بازاریابی در روزنامهها
- بازاریابی تجارت به تجارت یا B2B
- بازاریابی تجارت به مشتری یا B2C
- بازاریابی اشتراکی
- بازاریابی با مقالات یا رپورتاژ آگهی
- بازاریابی محتوا یا کانتنت مارکتینگ
- بازاریابی از طریق نمایشگاههای تجاری
- بازاریابی کمین
- بازاریابی معکوس
- بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ
همانطور که قبلن نیز گفتیم، مارکتینگ یا بازاریابی علمی گسترده است و برای آن تعاریف و روشهای زیادی وجود دارد. به طوریکه میتوان برای آن دهها مقاله و حتی کتابهای متعدد نوشت. ما در این مقاله سعی کردیم شما را با تعریف جامعتر و دقیقتری از این علم و انواعی از بهترین و معروفترین روشهای آن آشنا کنیم. اگر شما هم نکتهای بهنظرتان میرسد که باید به این مقاله اضافه کرد یا سوالی داشتید، میتوانید آنرا برای ما کامنت کنید. امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
منبع: بلاگ میز
دیدگاهتان را بنویسید